به گزارش مشرق، برای ما مردمان عادی مهم آن است که براساس درآمد خود بتوانیم کالاهای موردنظرمان را به ارزانترین قیمت بخریم، اما اکنون دچار وضعیتی هستیم که هر روز با قیمتهای گرانتری مواجه میشویم. اهالی اقتصاد و سیاست میگویند باید تورم مهار شود، اما این تورم چیست که بار سنگین آن کمر ما مردمان ساده را خم کرده است؟ میگویند تورم هرنوع افزایش قیمت نیست بلکه شرایطی است که تقریبا قیمت همه کالاها در یک بازه زمانی مثلا یک ساله بهطور مداوم زیاد شود.
بیشتر بخوانید:
یعنی همین شرایطی که سالهاست با آن مواجهیم، اما در برخی برههها بیش از پیش کمرشکن میشود؛ درست مثل حالا. برای مهار تورم باید سیاستها و برنامههایی اجرا شود که در دست مسوولان است و البته آنها هیچگاه به اندازه ما نگران نیستند. برای بررسی وضعیت حاضر، برخی شاخصهای اقتصادی وابسته به تورم را مورد بازنگری قرار دادهایم. گفتنی است؛ اطلاعات مندرج در این گزارش براساس اعداد انتشار یافته ازسوی مرکز آمار ایران بوده و بانک مرکزی از آبان۹۷ دیگر نرخی برای تورم اعلام نکرده است.
تورم چیست؟
تورم به وضعیتی اطلاق میشود که سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص (عموماً یکساله) بهطور مداوم و مستمر افزایش یابد. نکته حائز اهمیت آن است که هر نوع افزایش قیمتی را نمیتوان تورم در نظر گرفت؛ چراکه عنصر زمان و استمرار افزایش سطح عمومی قیمتها در تعریف تورم از اهمیت زیادی برخوردار است. از همین رو اگر سطح عمومی قیمتها تنها در یک دوره خاص و برای یکبار افزایش یابد و سپس این روند صعودی قطع شود، به این فرآیند تورم گفته نمیشود؛ بنابراین سطح عمومی قیمتها باید بهصورت مداوم در طول زمان افزایش یابد تا بتوان آن را تورم تلقی کرد.
محاسبه نرخ تورم
روشهای متنوعی برای محاسبه تورم وجود دارد، اما یکی از متداولترین روشها بررسی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی است. این شاخص قیمت سبد معینی از کالاها و خدمات که توسط مصرفکنندگان خریداری میشود را اندازهگیری میکند. در این سبد براساس تعریف از اقلام خوراکی مثل نان تا ضرورتهای زندگی مثل مسکن قرار میگیرد. ازآنجاییکه برای محاسبه این شاخص، از قیمتهای خردهفروشی پرداخت شده توسط مصرفکنندگان استفاده میشود، بنابراین چنین شاخصی انعکاسدهنده وضعیت هزینههای زندگی و تغییرات آن است. از تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده در یک بازه زمانی مشخص، برای محاسبه تورم مصرفکننده استفاده میشود.
شاخص بهای تولیدکننده
هدف از محاسبه شاخص بهای تولیدکننده، اندازهگیری تغییرات قیمتهایی است که تولیدکنندگان در ازای فروش کالاها و خدمات خود دریافت میکنند.
به عبارت دیگر میتوان عنوان کرد که این شاخص، قیمت کالاها در کارخانه و مبداء تولید را در نظر میگیرد. این شاخص به صورت یک شاخص وزنی از قیمت عمدهفروشی کالاها یا قیمتهای تولیدکننده محاسبه میشود؛ به همین دلیل برخی شاخص بهای تولیدکننده را شاخصی میدانند که روندهای قیمتی در بازارهای عمدهفروشی، صنایع تولیدی و بازار کالاها را منعکس میکند.
اما اهمیت این شاخص در اقتصاد چیست؟ در ادبیات اقتصادی از این شاخص بهعنوان یک شاخص پیشنگر یاد میشود؛ به این معنی که با بررسی این شاخص میتوان از سطح تغییر قیمتها در بازار کالا و خدمات مصرفی یا تورم اطلاع کسب کرد. به بیان دیگر، هر افزایش یا کاهش قیمت در شاخص بهای تولیدکننده با یک وقفه زمانی در شاخص بهای مصرفکننده نیز مشاهده میشود.
تفاوتهای شاخصهای تولید و مصرف
در شاخص بهای تولیدکننده و شاخص بهای مصرفکننده، تغییرات قیمتی در مجموعهای از کالاها و خدمات محاسبه میشود. اما سه تفاوت بنیادی در شاخص بهای مصرفکننده و تولیدکننده وجود دارد.
۱. شاخص تولیدکننده تنها از بهای قیمت کالاها و خدمات خریداریشده توسط تولیدکنندگان محاسبه نمیشود، بلکه بهای کالاهایی را که به صورت خردهفروشی توسط مصرفکنندگان و بهطور مستقیم از تولیدکننده خریداری میشود را نیز در نظر میگیرد. اما شاخص مصرفکننده بهطور کلی بهای قیمت در بازار مصرفی را در نظر میگیرد و هزینههای مربوط به حملونقل، انبارداری و سود فروشنده نیز در آن نهفته است.
۲. کالا و خدمات وارداتی، در محاسبه شاخص تولیدکننده قرار نمیگیرد، حال آنکه در شاخص بهای مصرفکننده کالا و خدمات وارداتی تاثیرگذار است؛ بنابراین میتوان اثرگذاری شاخص بهای تولیدکننده بر شاخص بهای مصرفکننده را بر اساس میزان واردات هر کشور، متغیر دانست. در بازاری که مصرفکننده از کالاهای تولید شده در همان کشور استفاده میکند و سهم واردات کمتر است، رابطه بین شاخص مصرفکننده و تولیدکننده نسبت به کشوری که سهم عمدهای از کالای وارداتی در بازار مصرفکننده دارد، بیشتر است.
۳. در بسیاری از کشورها برای حمایت از تولید مالیات کمتری از بخش تولید گرفته میشود، این در حالی است که بخش قابلتوجهی از مالیات، در هنگام فروش کالا اعمال میشود؛ بنابراین وجود مالیات بهخصوص در کشورهایی که درآمد اصلی دولت از وضع و دریافت مالیات است، باعث میشود که در شاخص مصرفکننده و تولیدکننده تفاوتی وجود داشته باشد.
شاخص بهای تولیدکنندگان در بخش خدمات در تابستان۹۸
تغییرات میانگین شاخص کل قیمت تولیدکننده بخشهای خدمات در چهار فصل منتهی به فصل تابستان۱۳۹۸ (تورم سالانه) به ۳۰.۱درصد رسید درحالی که به نسبت فصل قبل ۲.۸درصد افزایش نشان میدهد. در میان بخشهای خدمات در کشور، کمترین تورم سالانه مربوط به بخش خدمات مستغلات، اجاره و فعالیتهای کسبوکار با ۱۸.۲درصد و بیشترین آن مربوط به بخش خدمات هتل و رستوران، با ۴۸.۵درصد است.
شاخص بهای تولیدکنندگان در بخش صنعت در تابستان۹۸
بررسیها نشان میدهد تغییرات میانگین شاخص قیمت تولیدکننده محصولات صنعتی در داخل کشور در چهار فصل منتهی به فصل تابستان۱۳۹۸ نسبت به مدت مشابه در سال قبل به ۷۷درصد رسیده است درحالی که به نسبت فصل قبل ۰.۲واحد درصد کاهش نشان میدهد. در تابستان۹۸ در میان بخشهای مختلف صنعتی در کشور، کمترین تورم سالانه مربوط به تولید پوشاک، با ۵/۴۴ درصد و بیشترین آن مربوط به تولید کاغذ و محصولات کاغذی با ۱۰۸.۷درصد است.
کلام آخر
اگرچه همه شاخصها از تورم افسار گسیخته حکایت دارند، اما همانگونه که در این مدت مسوولان دولتی بارها تکرار کردهاند، این شرایط اندکی بهبود یافته و جلوی رشد بیرویه آن گرفته شده است، اما این به معنای ارزانشدن کالا و خدمات در کشور نیست بلکه از آهنگ گرانیها سرسوزنی کاسته شده است. آن هم مرهون مهار نرخ ارز در این مدت بوده است کما این که نرخ دلار از ۱۴هزار و ۳۵۰تومان در ۱۳آبان ماه سال۱۳۹۷ به ۱۱هزار و ۱۰۰تومان در ۱۳آبانماه۱۳۹۸ رسید که نشانه افزایش ۲۱درصدی قدرت پول ملی است. درصورتی که این روند تداوم یابد، شاید شاهد کاهش تورم باشیم.
منبع: صبح نو